داستان پرفراز و نشیب «فرزندخواندگی» در ایران
تاریخ انتشار: ۱۵ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۴۴۹۶۸۹
در سال ۱۳۹۲ قانون حمایت از کودکان بیسرپرست و بدسرپرست درحالی با ۳۷ ماده توسط مجلس به تصویب رسید که در مادۀ ۳۶ آن اعلام شد که «به منظور انجام صحیح مسئولیت پذیرش، نگهداری و مراقبت، حضانت و سرپرستی کودکان بیسرپرست و بدسرپرست توسط سازمان بهزیستی کشور و اختیار واگذاری سرپرستی آنان به خانوادههای واجد شرایط و مؤسسات، آییننامههای اجرایی این قانون با پیشنهاد وزارتخانههای تعاون، کار و رفاه اجتماعی، دادگستری و کشور طی سه ماه از تاریخ تصویب این قانون تهیه و به تصویب هیأت وزیران برسد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارزیسان» به نقل از ایسنا، طبق آنچه که سیدعلی کاظمی- دبیر مرجع ملی کنوانسیون حقوق کودک در اردیبهشتماه به ایسنا اعلام کرده بود، ماده قانونی مذکور دارای چند محور درخصوص وظیفۀ صحیح نگهداری، مراقبت، حمایت و سرپرستی از کودکان بیسرپرست و بدسرپرست است و هرکدام از این واژهها و اصلاحات دارای کاربرد معنایی خاصی هستند. بحثی که مطرح شده و شاید در آئیننامه مورد غفلت واقع شده بود، دربارۀ اختیار واگذاری سرپرستی به خانوادههای واجد شرایط و مؤسسات است. تاکنون شیوه کار بر این منوال بوده است که سازمان بهزیستی بعد از دستور مقام قضایی، کودکان را در مراکز خود یا در مؤسساتی که با مجوز سازمان بهزیستی فعالیت میکنند، نگهداری میکرد، اما باتوجه به مطالعات انجام شده، مشخص شده که نگهداری از کودکان به صورت اردوگاهی به ساحتهای مختلف سلامت آنان آسیب میرساند و موجب بروز اختلالات در سلامت جسمی مثل مشکلات بلع و برخی اختلالات در سلامت روان کودک مانند دلبستگی ناایمن و برخی اختلالات دیگر در سلامت اجتماعی کودک به ویژه در خصوص اعتماد به نفس و مهارتهای ارتباطی خواهد شد.
در همین راستا پیشنهادی توسط سازمان بهزیستی کشور و مرجع ملی حقوق کودک تهیه شد تا در مدتی که قرار است کودکان بیسرپرست یا بدسرپرست در مراکز بهزیستی یا موسسات شبه خانواده به سر ببرند، وارد خانوادهها شوند یا به عبارتی "مراقبت موقت" صورت گیرد و همچنین پیشنهادی برای الحاق یک ماده به آئیننامه اجرایی این قانون صورت گرفت. کاظمی در این زمینه با اشاره به موارد اصلاحی آئیننامه قانون حمایت از کودکان بیسرپرست و بدسرپرست، تصریح کرده بود: در اصلاحیه ماده یک آئیننامه تعریف موسسه گروهی و موسسه مراقبت خانواده محور اضافه شده و همچنین ماده ۱۳ که به نوعی قلب آئیننامه اصلاحی است به آن ملحق شد. در ماده ۱۳ اشاره شده که باید طبق شیوهنامهای که توسط بهزیستی و مرجع ملی حقوق کودک با همکاری برخی نهادها تهیه شود، کودکان برای مراقبت موقت به خانوادههای داوطلب سپرده شوند.
در این مصوبه چند اتفاق افتاد؛ اول؛ باتوجه به اینکه در گذشته مراقبت از کودکان به موجبات دستورالعملهای داخلی سازمان بهزیستی بود، اکنون به موجب شیوهنامهای است که در مرجع ملی حقوق کودک به تصویب میرسد و با استانداردهای حقوق کودک و مصالح عالیه اطفال انطباق مییابد. دوم آن که موسساتی جدید شکل خواهد گرفت که الگوی مراقبت آنها از کودکان به روش خانواده محور است و جایگزین روشهای اردوگاهی و گروهی موجود خواهد شد و سوم اینکه در گذشته نظارت بر نحوۀ نگهداری در مراکز و مؤسسات بر عهدۀ سازمان بهزیستی و مراجع قضایی بود، اما به موجب اصلاح این آئیننامه و با توجه به دغدغههایی که در مورد کیفیت نگهداری این کودک وجود دارد، علاوه بر سازمان بهزیستی و مراجع قضایی، مرجع ملی حقوق کودک نیز بر فرآیند مراقبت از اطفال نظارت میکند و همین موضوع شرایط بهتری برای کودکانی که در اختیار خانوادهها هستند فراهم خواهد کرد و چهارم اینکه خانوادههای شایسته امکان نگهداری کودکان بیسرپرست و بدسرپرست را خواهند داشت و شرایط دشوار فرزندخواندگی بر این فرایند حاکم نخواهد بود.
دبیر مرجع ملی حقوق کودک همچنین خاطرنشان کرده بود: در ماده ۱۳ که به تصویب هیأت وزیران رسیده، گفته میشود که بهزیستی میتواند دو مدل موسسه برای نگهداری کودکان داشته باشد که یک مدل آن موسساتی هستند که تاکنون از کودکان به صورت گروهی و در فضایی فیزیکی نگهداری میکرد و دسته دوم موسساتی هستند که به آنها موسسات دارای الگوی مراقبت خانواده محور گفته میشود؛ این موسسات به جای اینکه دارای یک فضا باشند، چند خانواده زیر مجموعه آنها قرار میگیرند تا به جای اینکه از کودکان در فضای خاصی نگهداری شود، خانوادههای علاقهمند همکار این مؤسسات برای مدتی از کودک به طور موقت و تا زمان تعیین و تکلیف مراقبت کند. این خانوادهها یا خودشان از جهت بضاعت مالی وضعیت خوبی دارند و از کودک مراقبت میکنند و یا ممکن است از خانوادههای خوبی باشد که در تربیت کودک توانمند هستند، اما از جهت مالی نیازمند حمایت هستند. در حالت دوم به جای اینکه موسسه برای نگهداری کودک در مرکز هزینه کند، همان هزینه را به خانواده پرداخت میکند.
کاظمی در پاسخ به این سوال که آیا روند نگهداری از کودکان توسط خانوادههای متقاضی نگهداری دائم و موقت بر نوع شکلگیری شخصیت کودک اثر منفی نخواهد داشت؟ اینطور توضیح داد: در این زمینه بررسیهای علمی کافی انجام شده است که نشان میدهد نگهداری کودکان در مراکز نگهداری، هر چند نوعی نجات کودک از وضعیت مخاطره آمیز و ایجاد محیط ایمن برای آنان است، اما استعداد وارد کردن آسیبهای جبرانناپذیری به آنان را هم دارد.
دبیر مرجع ملی حقوق کودک با بیان اینکه کودکان باید در آغوش خانواده رشد کنند و رشد آنها در فضای غیرخانوادگی کودکان را دچار اختلال دلبستگی ناایمن، اختلالهای عاطفی، افسردگی و سایر اختلالات و بیماریهای روحی و روانی میمیکند، به دیگر مزایای نگهداری از کودکان فاقد سرپرست در خانوادههای شایسته اشاره کرد و گفت: در بهترین مراکز هم تامین نیروی کافی برای مراقبت از کودکان همواره یک چالش اساسی است؛ بنابراین تعداد مادریاران و مربیان از تعداد مورد نیاز برای کودکان کمتر است، از همین رو مادریاران نمیتوانند تمامی نیازهای عاطفی و روانی کودکان را تامین کنند. فاصله کم شیفتها در برخی مؤسسات، ساعت کاری بالا و فرسودگی شغلی بالای این عزیزان را هم باید به این فهرست اضافه کرد. افزون بر این کودکان در مراکز دلبستگیهایی به مدیران، مادریاران، مربیان، بازدیدکنندگان و همیاران پیدا میکنند و نگهداری در مؤسسه به معنای عدم دلبستگی نیست، به معنای تشتت دلبستگی، بیثباتی در طرحوارههای عاطفی کودکان میشود.
وی با اشاره به مطالعه جهانی توسط سازمان ملل گفت: در این مطالعه که در سالهای اخیر انجام شده است، کودکان بیسرپرستی که در مراکز مراقبتی نگهداری میشوند را به مثابه کودکان محروم از آزادی (کودکان زندانی) در نظر گرفته به شدت بر موسسهزدایی در نگهداری کودکان تاکید کرده است. حتی مشخص کرده است که کدام کشورها، بیشتر بر نگهداری کودکان فاقد سرپرست در خانوادهها تاکید دارند. هرچند که ایران در وضعیت خوبی است، اما با اجرای آئیننامه جدید، در ردیف بالاترین کشورها از حیث خانواده مداری در نگهداری کودکان و نوجوانان فاقد سرپرست مؤثر قرار خواهیم گرفت.
درنهایت شهریورماه سال جاری بود که دبیر مرجع ملی حقوق کودک از ابلاغ شیوهنامه آییننامه اجرایی قانون حمایت از کودکان بیسرپرست و بدسرپرست خبر داد و اعلام کرد که به موجب این شیوهنامه، موسسات و مراکز نگهداری از کودکان به جای اقامتگاه دائمی به معبری برای واگذاری کودکان بیسرپرست و بدسرپرست به «خانوادههای متقاضی» تبدیل خواهند شد.
کاظمی با بیان اینکه برای تدوین شیوهنامه مجددا از دستگاههای مرتبط نظرخواهی کردیم و آنها نیز نکات ارزشمندی را مطرح کردند، به ایسنا گفت: یکی از نکات مطرح شده این بود که وضعیتی ایجاد شود تا کودکان بدسرپرستی که قربانی فروپاشیدگی خانواده زیستیشان هستند زودتر به خانوادههای میزبان واگذار شوند که با ابلاغ این شیوهنامه این اتفاق رخ خواهد داد. والدین بدسرپرست به اعتقاد ما دوگونهاند، والدینی که بدسرپرستی آنها قابل رفع است مانند والدینی که مشکل فقدان مهارتهای والدگری دارند یا بیتوجه و سهل انگار هستند یا حتی معتادان؛ اما مواردی هم هست که برگشت ناپذیر است. قانون حمایت به برخی از این موارد اشاره کرده است. مانند والدینی که نسبت به کودک آزار جنسی داشتهاند یا مرتکب خرید و فروش یا قاچاق وی شدهاند. در مورد گروه اول در فاصله اصلاح خانواده زیستی میتوان کودک را به خانواده میزبان به طور موقت سپرد و در مورد گروه دوم تا تعیین تکلیف خانواده زیستی، کودک میتواند در خانواده میزبان مراقبت شود و ترجیح این است که در این مورد، فرایند واگذاری به خانواده جایگزینی که جایگزین خانواده زیستی شود، زودتر صورت پذیرد و مراقبت موقت آنان هم به کسانی داده شود که در آینده، متقاضی فرزندخواندگی وی هستند.
دبیر مرجع ملی حقوق کودک در بخش دیگری از سخنان خود به این پرسش که آیا پیشبینی برای کاهش تعداد مراکز و شیرخوارگاهها شده است یا خیر نیز اینگونه پاسخ داد: هدفگذاری درباره این موضوع صورت گرفته است، زیرا زمانی که بتوانیم کودکان را واگذار کنیم اصولاً نباید موسسات اقامتگاهی وجود داشته باشد. موسسات اقامتگاهی باید کاهش یابند و به جای آن موسسات واگذاری شکل گیرند، اما اجرای این موضوع به عملکرد سازمان بهزیستی و استقبال خانوادهها از این طرح بستگی دارد. در شیوهنامه نوشته شده است که موسسات نگهداری و اقامتگاهی میتوانند به موسسات خانوادهمحور تبدیل شوند. باید در مرکز هر استان و در برخی شهرهای مهم، مرکزی برای نگهداری از کودکان بیسرپرست یا بدسرپرست وجود داشته باشد تا در دو صورت مراقب کودکان باشد؛ نخست آن که اگر خانواده متقاضی برای کودک وجود نداشت، دولت به وظایف خود در این زمینه عمل کند. دوم این که اگر مراقبت در خانواده میزبان یا جایگزین به هر دلیل تداوم نیافت، کودک سریعا به آن مراکز منتقل شود.
بر همین اساس، سازمان بهزیستی نیز برای اجرای این ماده قانونی اقدام به برگزاری دورههای آموزشی برای آموزش خانوادههای میزبان، کودکان، تیم مراقبتی و موسسات خانوادهمحور به صورت رایگان کرده است که ادارات بهزیستی استانها، موسسات خانوادهمحور دارای مجوز از سازمان، مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی ارائهدهنده خدمات فرزندخواندگی و سایر مراکزی که مجوز برگزاری دوره آموزشی را دارند و از دفتر تخصصی بهزیستی کشور مجوز آموزش دورههای خاص را دریافت میکنند، این دورهها را برگزار میکنند.
این آموزشها شامل آموزشهای روانشناسی، حقوقی و بهداشت، سلامتی و ایمنی، مراحل رشد کودک و نوجوان، آشنایی با اختلالات شایع رفتاری و عاطفی کودک و نوجوان و چگونگی مواجهه با آن، آشنایی با مسائل مربوط به بلوغ (خانواده میزبان نوجوان)، مهارتهای ارتباطی با کودک و نوجوان، آموزشهای حقوق کودک و قوانین و مقررات مربوط به مراقبت از کودک و نوجوان، بهداشت و ایمنی کودک و نوجوان، آشنایی با علائم بیماریهای عفونی شایع ردههای سنی کودک و نوجوان، کمکهای اولیه و فوریتهای پزشکی در رابطه با حوادث و بیماریهای کودک و نوجوان، روشها و مهارتهای مراقبت جسمی، روانی و اجتماعی از کودک و نوجوان در سنین مختلف بوده و همچنین خودمراقبتی جسمی و روانی، آشنایی با حقوق فردی و تکالیف شرعی در خانواده میزبان متناسب با سن و جنسیت و مهارتهای ارتباطی نیز از آموزشهای ویژه کودک به شمار میرود.
در این زمینه نیز مراکز برگزارکننده دورههای آموزشی موظفند ضمن تهیه بانک اطلاعاتی از گواهینامههای آموزشی صادر شده برای تیم اجرایی موسسه و خانوادههای میزبان و ارائه آن به سازمان بهزیستی، بلافاصله پس از اتمام هر دوره به شرکتکنندگانی که در آزمون آن دوره موفق شدهاند، گواهینامه آموزشی را بر اساس الگوی پیوست ارائه دهند. امضای اصل گواهینامههای دورههای برگزار شده توسط بخش دولتی با امضای رئیس بهزیستی شهرستان و معاون اجتماعی استان و گواهینامه دوره برگزار شده توسط بخش غیردولتی با امضای معاون اجتماعی استان و مسئول مرکز برگزارکننده دورههای آموزشی صورت میگیرد.
اما یکی از نکات قابل توجه در این راستا این است که گواهینامه باید در پرونده خانواده میزبان ثبت شود و تا زمان عدم ثبت گذراندن موفق این دوره، اعطای میزبانی فرزندان به خانواده غیرقانونی است.
براساس اعلام معاون امور اجتماعی بهزیستی استان تهران به ایسنا، از نیمه دوم دیماه مهمانی فرزندان در کانون گرم خانوادههای استان تهران آغاز خواهد شد. از انجایی که مسیر برای فرزندخواندگی میزبان (فرزندخواندگی موقت) کوتاهتر است و برای طرح میزبان از ظرفیت پزشکان و روانشناسان معتمد بهزیستی کمک گرفته میشود و دیگر نیازی به طی کردن پروسه پزشکی قانونی نیست و فرآیند اخذ حکم قضایی و رفتن به دادسرا و دادگاه وجود ندارد.
tags # فرزندمنبع: زیسان
کلیدواژه: فرزند
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت zisaan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «زیسان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۴۹۶۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
داستانکهایی برای فلسفهورزی کودکانه
ایسنا/اصفهان «مجموعۀ ۱۵جلدی ادب ۱» با هدف تقویت تفکر و فلسفهورزی در کودکان روانه بازار نشر شد.
اگر از یُعد مخاطبشناسی به دنیای کتاب ایران نگاه کنیم، با نظرگاهی فراگیر اما غلط روبهرو میشویم که برای اصلاح آن باید کوشید. تصوری اشتباه در بین اکثریت جامعۀ کتابخوان ما وجود دارد مبنی بر اینکه کتاب خوب و باکیفیت را فقط در بین ناشران تهرانی میتوان یافت. این در حالی است که در شهرهای دیگر کشورمان نیز کتابهایی شایان توجه منتشر میشود، همانطور که ممکن است در میان انتشاراتیهای تهران نیز با کتابهایی بیقدر و ناقابل مواجه شویم.
«مجموعۀ ۱۵جلدی ادب ۱» یکی از آن آثار غیرتهرانی است که در عرصۀ غامض و هزارتوی کتاب کودک نگاشته شده است. این مجموعه یکی از تازههای نشر «یار مانا» از انتشاراتیهای اصفهان محسوب میشود و پدیدآورندگان آن هم خاستگاهشان به همین دیار بازمیگردد.
رضاعلی نوروزی، عضو هیئتعلمی گروه علوم تربیتی دانشگاه اصفهان، نویسندۀ اول و فاطمه داوری نویسندۀ دوم این اثر به شمار میآید. این مجموعه در اواخر سال ۱۴۰۲ شمسی با تصویرگری فائزه تقییار به جامعۀ کودکان ایرانی و البته پدر و مادرها، مربیان و مراقبان آنان تقدیم شده است.
این کتاب با توجه به اهمیت آموزشیاش در «کتابنامۀ رشد» به ثبت رسیده و رویداد ملی یارستان کودکستان نیز خواندنش را پیشنهاد داده است. این رویداد همواره سعی دارد تا کتابهای فاخر کودکانه را به جامعه معرفی کند.
جذابیت بصری و اهمیت چندجلدیبودن
اگر جلد هر کتابی نخستین دعوتگر خواننده به دنیای آن کتاب باشد، باید گفت «مجموعۀ ۱۵جلدی ادب ۱» با آن رنگینکمان شاد و سرزندۀ ۱۵رنگیاش موفق بوده است. بدون تردید، به تراکم محتوای نوشتاری بر روی جلد میتوان انتقاد کرد. بااینهمه، جذابیت بصری کتاب چه بر روی جلد و چه در صفحات مختلفش انکارشدنی نیست و به نظر میرسد، قدرت فراوانی در جلب رضایت مخاطبان اصلیاش، یعنی کودکان پیش از دبستان، داشته باشد.
جذابیت بصری کتابهای کودک صرفاً در جذب و کشش خواننده به مطالعۀ آن یا شنیدنش تأثیر ندارد. جاذبۀ تصویرگری هر کتابی میتواند کاملکنندۀ متن نوشتاری و در تقویت و تربیت بصری کودک نیز اثرگذار باشد. تربیت بصری کودک مانند هر مسئلۀ دیگری چون خوبشنیدن یا مهارتهای دستورزی دارای اهمیت است و نباید دستکم گرفت.
«مجموعۀ ۱۵جلدی ادب ۱» در کنار این ویژگیهای ظاهری، بهخاطر مجموعهبودن یا چندجلدیبودنش نیز درخور اعتناست. امروزه، اهمیت خرید کتابهای دنبالهدار و تأثیر آنها بر کتابخوانشدن کودکان و تبدیلشدن فرهنگ کتابخوانی به برنامۀ ثابت روزمرهشان بر کسی پوشیده نیست.
اگر کتاب و شخصیتهای یک مجموعه برای کودکی جاذبه نداشته باشد، بحثش جداست، اما اگر جلد نخست یک کتابِ مجموعهای تأثیر کافی و لازم را بر کودک بگذارد، دیگر پدر و مادر مجبور نیستند که مدام برای تهیۀ کتاب و خواندن یک اثر از سوی بچهشان به تقلا بیفتند، بلکه خود کتاب مشوق کودک است تا از جلدی به جلد دیگر سفر کند و غرق در جهان داستانی شخصیت یا شخصیتهایی شود که بهراستی برایش جاذبه دارند. در اینجا میتوان «مجموعۀ ۱۵جلدی ادب ۱» را در مقام نمونهای موفق از کتابهای دنبالهدار و گیرا معرفی کرد.
لذت غرقه در کشمکشهای خرگوش کوچولو
اما محتوای این کتاب و به بیانی هر ۱۵ جلدش را میتوان به دو بخش اصلی تقسیم کرد. بخش نخست آن داستانکی شیرین و لذتبخش در ۹ یا نهایتاً ۱۲صفحه است. هر دفعه شخصیت اصلی کتاب، یعنی خرگوشِ کوچولو، بازیگوش، شوقمند، کمتجربه و با اشتباهات کوچک و بزرگ در یک موقعیت زنده و واقعی قرار میگیرد. در چنین موقعیتی کودک پیش از دبستان، یعنی مخاطب اصلی کتاب، میتواند همدلانه به آن بنگرد و با اتفاقاتش و شخصیت اصلیاش همذاتپنداری کند. گفتنی است که نثر این داستانها بر اساس قواعد شکستهنویسی فارسی تنظیم شده است.
بههرروی، کودک در دریای این مجموعه نهتنها میتواند خویشتن را در جایگاه خرگوش کوچولو تصور کند و بر آموختههایش برای رویارویی با مسائل زنده و جاری زندگی بیفزاد، بلکه قادر است خانواده، بهطور مشخص مامان و بابای خود و همچنین دوستان و دیگر شخصیتهای فرعی هر داستانک را در موقعیتی از زندگی راستین ببیند.
این مسئله کودک را با فکر و ایده و دغدغههای بزرگترها یا گروههای همسالش در لایههای مختلف داستان آشنا میکند؛ در حالی که همین آشنایی ممکن است در وضعیت جاری و ساری زندگی روزمره ممکن نباشد. با توجه به موشکافی شخصیت خرگوش کوچولو در هر داستان و ترسیم آرزوها، ترسها و بهطورکلی جهانبینی او این مسئله برای بزرگترها نیز مفید است تا بتوانند از زاویۀ این داستانها دنیای کودکان را بشناسند، این شناسایی در وضعیتهای زنده و پویای زندگی بههردلیلی ممکن است میسر نشود.
ابتدای هر داستانک از دل روابط خرگوش کوچولو با خانواده و دیگر اطرافیانش مسئلهای مطرح میشود که پیوندی نزدیک با چالشهای روزمرۀ یک کودک دارد. پس از پشتسرگذاشتن رویدادها و کنش و واکنشهای متعدد، در خاتمه به کودک نشان میدهد که راه گذار از کشمکش یادشده در سرآغاز داستان و به عبارتی رفع آن مسئله برای رسیدن به وضعیت مطلوب، چگونه محقق میشود. بنابراین، کتاب در دل فرازوفرودهای داستانی، به زبانی ساده و بهطور غیرمستقیم چگونگی مقابلۀ کودک با کشمکشهایش را به تصویر میکشد.
برای نمونه، در جلد یازدهم و موسوم به «کتاب سبزک» با خرگوش کوچولویی روبهرو میشویم که شلخته و بینظم است. بهخاطر این موضوع، هم خودش و هم دوروبریهایش با مشکلاتی روبهرو شدهاند. مثلاً پای مامان خرگوش بهخاطر اسباببازیهای بچهاش که وسط اتاق ریخته است، آسیب میبیند. خود خرگوش کوچولو در موقعیتی ضروری نمیتواند کلاهش را پیدا کند و کتاب دوستش را وقتی به امانت میگیرد، در شلوغی و درهمبرهمی اتاقش گموگور میکند.
این چالشهای پیش رو بهمرور کودک را از این مسئله آگاه میکند که نظمداشتن و مرتببودن چه اهمیتی دارد و چقدر نتایج و پیامدهای مثبتش کمککننده است، البته بدون اینکه نویسندگان مستقیم به زبان بیاورند که منظم باش یا منظمبودن خوب است. دو داستاننویس فقط سرانجامِ بینظمی و نظم را نشان میدهند. اما این پایان داستان نیست.
تقویت تفکر و نهادینهشدن تعلیم و تربیت
پس از آمدن داستانکی در نیمۀ اول کتاب، به بخش دوم آن یعنی تمرینها وارد میشویم. این تمرینها و بازیها تعدادشان بین ۱۰ تا ۱۱ مورد است. و مخصوص اجرای دو نفرۀ کودک و یکی از والدین یا خانوادگی و برای خانه طراحی شدهاند. هرچند بر اساس یک فهرست راهنما که خود نویسندگان در کتاب ارائه کردهاند، میتوان در هر تمرین یا بازی تغییراتی ایجاد کرد تا در محیطهایی دیگر مانند، مهدهای کودک، پیشدبستانیها، خانههای بازی و... اجرایی باشند.
اهمیت بخش دوم کتاب این است که از طریق طرح یک پرسش یا پیشنهاد یک بازی و تمرینهای دیگر، هدف مهمی که در قسمت اول و بهصورت داستانی بیان شده بود، اکنون چند دفعه و از راهها و جنبههای مختلف از نو خودنمایی میکند. این تمرینها گاهی بسیار سادهاند و از طریق پرسش و پاسخ بین والدین و کودک رخ میدهند.
اما گاهی از نظر فکری و قوۀ خیالپردازی به قلمرویی پیچیدهتر وارد میشوند و گاهی برای اجرایشان به برخی از ابزارها نیاز است. بدیهی است که این تمرینها از ساده به دشوار ذکر شدهاند و همگی در حد توان کودکان پیشدبستانی هستند. اهمیت اساسی این تمرینها آن است که یک ویژگی مثبت را را در ذهن کودک نهادینه میکنند و همین سبب میشود که انتظار ظهور و بروزش را در عمل وی هم داشته باشیم. در جلد یازدهمی که ذکر شد، «نظمداشتن» همان ویژگی مهم و ارزشمند است.
قسمت تمرینی «مجموعۀ ۱۵جلدی ادب ۱» خواننده را بیش از بخش نخست به تفکر وامیدارد و به قلب ماجراها میبرد. این تمرینها گاهی با تحرک نیز همراه هستند که میتواند جنبۀ مثبت دیگری از بخش دوم کتاب باشد. این قسمت موقعیت خوبی فراهم میآورد که مادر و پدر یا دیگر نزدیکان کودک وقتشان را در کنار هم بگذارنند.
شکی نیست که اجرای آنها در محیطهایی مانند پیشدبستانی بر افزایش مهارتهای کودک در جمع و کارهای گروهی خواهد افزود. این تمرینها از این جنبه نیز که دانشآموزمحور یا کودکمحور هستند، دارای اهمیت بسیار است. در دنیای امروز، همه میدانند که آموزش و پرورش معلممحور و متکی بر گفتار و سخنرانی و نصیحت راه به جایی نخواهد برد.
بر اساس ویژگیهایی که گذشت، باید گفت «مجموعۀ ۱۵جلدی ادب ۱» کتابی نیست که با آن کودکانمان را خواب کنیم. این ۱۵ جلد برای بیداری کودک و همچنین آگاهکردن والدین و دیگر همراهان اوست. کتاب اگر از مسیری درست به کودک ارائه شود، فرصتی فراهم خواهد آورد که بازتاب تأثیرات مثبتش را باید در رفتارهای کماشتباه، هوشمندانه و رو به تعالی و ترقی کودک دید.
در پایان، اسامی این مجموعۀ ۱۵گانه به ترتیب جلد ذکر میشود: «خرگوش کوچولو و کفشهای نو»، «خرگوش کوچولوی زرنگ»، «سلام خرگوش کوچولو»، «تولد برفی»، «دوست تازه»، «خرگوش کوچولو و ظرف هویج»، «عروسک خرگوش کوچولو»، «خرگوش کوچولو و آهوی دورهگرد»، «این یک راز است»، «خرگوش کوچولوی حواسپرت»، «کتاب سبزک»، «پشمالوی عصبانی»، «خرگوش پرحرف»، «درس بزرگ سبزک»، «مغازهی پر از خوراکی».
انتهای پیام